هنوز صدای تشویقهای مردمی را که از گوشهوکنار شهر میآمدند و دورتادور گود کشتی مینشستند، در خاطر دارد. برخی از پهلوانانی که حالا اسم و رسمی در کشور دارند، در گود کشتی مهدیآباد خاک خوردهاند. هنوز هم آن روزهایی را که پهلوانهای پیشکسوت گود با «یاعلی (ع) مدد» و ریشگروگذاشتن، برای خانوادههای محروم محله، تقاضای کمک میکردند، به یاد دارد.
گود کشتی مهدیآباد فقط جایی برای کشتیگرفتن نبود، بلکه هویتی برای یک محله، منطقه و شهر بود. حالا سهسال از زمانی که به بهانه کرونا گود تعطیل شد، میگذرد و از بازگشایی آن خبری نیست.
اینجا گود کشتی شهدای بولوار توس در محله مهدیآباد است؛ بزرگترین گود کشتی مشهدکه روزگاری پر از شور و غوغا بود و حالا ساکت و خاموش است. در این گزارش، مسئولان این گود کشتی از شروع به کار، تأثیرات اجتماعی و هویتی آن و دلایل تعطیل شدنش برایمان میگویند.
گود مهدیآباد که بعدها به «گود شهدای بولوار توس» معروف شد، به همت تعدادی از جوانان مهدیآباد افتتاح و راهاندازی شد.
جواد شافعی یکی از این افراد بود. او میگوید: سال۱۳۸۲ چندنفر از علاقهمندان به کشتی که بیشترشان نیز در باشگاه شهیدبهشتی مشغول تمرین و آموزش فوت و فن کشتی بودند پیشنهاد کردند که در قطعهزمینی، گود کشتی باچوخه ساخته شود تا نوجوانها و جوانهای محله در بعدازظهرهای روزهای تعطیل، در آن جمع شوند و به کشتیگرفتن و تشویق کشتیگیران نوجوان و جوان محله بپردازند.
پیشنهاد جالبی بود و برای کسب اجازه بهدنبال صاحب زمین گشتیم؛ او نیز که یکی از اهالی قدیمی همین محله بود، موافقتش را اعلام کرد. بعداز کسب اجازه به همراه تعدادی از همین جوانها و نوجوانهای مشتاق کشتی، با بیل و کلنگ به سر زمین رفتیم. فضایی دایرهمانند مشخص کردیم. وسط میدان را مقداری گود کرده و خاکها را بهصورت دیوار و سکو در اطراف گود جمع کردیم.
شافعی با اشارهبه برگزاری اولین مسابقه کشتی چوخه گود مهدیآباد میگوید: در اولین جمعه تیرماه سال ۱۳۸۲ مسابقه با شرکت چندنفر از بچههای محله برگزار شد. در چند جلسه اول، کشتیها دوستانه برگزار میشد و جایزه نداشتیم. بعداز چند هفته از بین همان افرادی که برای کشتی یا تماشا میآمدند، پول جمع کردیم و همین پول نقد به سه قسمت تقسیم شد و به نفرات اول تا سوم مسابقات، جایزه اهدا شد.
او ادامه میدهد: از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۵ بیشتر شرکتکنندگان گود کشتی از اهالی مهدیآباد، بحرآباد و محله نوده بودند. به جایزهها «قند» گفته میشد؛ البته جایزه حتما کله قند نبود. قندها متفاوت بود. گاهی یک جفت پشتی بود، گاهی ساعت دیواری، گاهی روفرشی. بعضی وقتها نیز پول نقد و در موارد نادر، قند نفر اول، یک گوسفند بود.
به گفته شافعی بهتدریج با افزایش رفتوآمدها گود کشتی مهدیآباد بر سر زبانها افتاد و جمعیت دویستسیصدنفری افزایش چشمگیری پیدا کرد و در اوج مسابقات قبلاز شیوع کرونا، جمعیتی بین ۸ تا ۱۰هزار نفر بهصورت دایرهوار دورتادور گود مینشستند. تعدادی هم بهدلیل نبود جا ایستاده مشغول تشویق میشدند. بهتدریج گود کشتی مهدیآباد به افتخار شهدای محله توس «شهدای بولوار توس» نامگذاری شد.
مسابقات گود کشتی شهدای بولوار توس بین سالهای۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ بهصورت پیوسته هر هفته عصرهای جمعه برگزار میشد. این گودِ زندهکننده دوباره کشتی باچوخه در مشهد، به هویت بولوار توس تبدیل شد. حسین ملایی یکی دیگر از افرادی است که در راهاندازی گود نقش داشته است.
او میگوید: باچوخه کشتی محلی و بومی استان خراسان بزرگ است و معروفترین کشتیگیران آن مثل احمد وفادار، احمدرضا کارگر و پهلوان یعقوبعلی شورورزی، همه از همین گودهای کشتی باچوخه مشهد، چناران و نیشابور برخاستند و درعرصه کشتی جهانی و بینالمللی درخشیدند. روزهای شکوه و عظمت این کشتی بومی و محلی خراسان بعداز دورانی طلایی، درحال افول و خاموشی بود، اما با راهاندازی گود کشتی مهدیآباد بار دیگر شاهد زندهشدن این رشته ورزشی بودیم.
او ادامه میدهد: بهعنوان یک پیشکسوت کشتی باچوخه زمانیکه با چشمان خودم جمعیت ۱۰، ۱۵ هزار نفری تماشاچیان را میدیدم، چشمانم پر از اشک میشد و از اینکه بهعنوان یک حامی و دستاندرکار کوچک در این کار بزرگ سهیم بودم، به خودم افتخار میکردم. نهتنها من، که بسیاری از پیشکسوتان و کشتیگیران قدیمی که فراموش شده بودند، از راهاندازی گود خوشحال شدند.
این پیشکسوت کشتی باچوخه میگوید: یکی از کارهای خوب بانیان گود کشتی مهدیآباد، برگزاری مراسم بزرگداشت پیشکسوتان و پهلوانان کشتی باچوخه بود. بسیاری از پیشکسوتان کشتی باچوخه در همین شهر به دور از هرگونه اسم، رسم و نشانی در حسرت زندگی میکردند. ما بسیاری از آنان را شناسایی و مراسم بزرگداشتی برایشان برگزار کردیم.
ملایی با اشارهبه برگزاری مراسم بزرگداشت امیر قربانی (معروف به امیرسیاه سیدآبادی) میگوید: امیر قربانی یکی از این پهلوانان پرآوازه، اما گمنام مشهدی بود. به گفته فرزندان این پهلوان، بزرگترین آرزوی او دیدن دوباره گود کشتی باچوخه بود.
زمانیکه برای دعوت از امیر قربانی به منزلش رفتیم و به او گفتیم برای او به پاس یک عمر افتخارآفرینی مراسم بزرگداشت گرفتهایم، برایش باورکردنی نبود و تا زمانیکه وارد گود کشتی نشد، باور نمیکرد. خاطره گریههای شادی این پهلوان و تشویقهای پانزدههزارنفری تماشاچیان را هرگز فراموش نخواهم کرد. پهلوان امیر قربانی به آرزویش رسید، سپس از دنیا رفت.
به گفته این داور مسابقات کشتی باچوخه، تعدادی از همین پهلوانهای پیشکسوت بهعنوان داور و مربی در گود کشتی مشغول به کار شدند. همه این آنها از اینکه بعداز سالها فراموشی دوباره به عرصه کشتی باچوخه بازگشته بودند، خوشحال بودند و این خوشحالی را در جنبوجوش، تیزبینی و برق چشمان آنها در جریان مسابقات و تمرینها میتوانستی ببینی.
ملایی اضافه میکند: گود کشتی مهدیآباد علاوهبر عزت و احترامبخشیدن به پهلوانان پیشکسوت، فرصتی مناسب برای بالندگی و حضور نسل جوان و نوجوان علاقهمند به کشتی باچوخه فراهم کرد و تعدادی از همین نوجوانها با طیکردن مراحل ترقی به قهرمانهای ملی و بینالمللی تبدیل شدند.
او در ادامه میگوید: جبار غلامی، عضو تیم ملی، کامران رستمی، جعفر پهلوان، جواد و حمید نیکبین که امروز در تیم ملی کشتی، کوراش و جودو حضور دارند، تمرینات زمین خاکی خود را از همین گود کشتی مهدیآباد شروع کردند و با تشویق همشهریها و هممحلهایهایشان قوت قلب گرفتند و درخشیدند.
هنوز هم بسیاری، نوجوانی پهلوان جواد محجوب یا جبار غلامی را که همراه پدر و برادرشان در این گود حاضر میشدند و کشتی میگرفتند، به یاد دارند.
در مدتی که گود کشتی باچوخه مهدیآباد دایر بود، بعضی از نوجوانان جذب این رشته ورزشی شدند؛ جوانان و نوجوانانی که امروز طلایهدار کشتی باچوخه بهعنوان کشتی محلی استان خراسان بزرگ هستند.
ملایی با اشارهبه حضور نماینده سازمان بینالمللی یونسکو در گود کشتی مهدیآباد میگوید: سال۱۳۹۰ به ما اطلاع دادند که قرار است نمایندگانی از طرف یونسکو برای ثبت کشتی باچوخه بهعنوان کشتی بومی و محلی استان خراسان رضوی از گود کشتی دیدار کنند.
ما با کمک شهرداری و نیروی انتظامی، مقدمات کار را فراهم کردیم. حین بازدید از مسابقات کشتی، دیدن جمعیت پانزدههزارنفری تماشاچیان برای نمایندگان یونسکو بسیار عجیب بود؛ چون این شور و اشتیاق را تنها در ورزش فوتبال دیده بودند.
گود کشتی مهدیآباد تنها مکانی برای برای برگزاری مسابقه و زورآزمایی نبود؛ بلکه در این محل، گرههای کور بسیاری با همت و جوانمردی پهلوانان و تماشاچیان گشوده و لبهای بسیاری خندان میشد.
جواد شافعی، مسئول سابق گود کشتی، با اشارهبه اجرای مراسم گلریزان برای برطرفکردن مشکلات و گرفتاریهای شهروندان میگوید: بهدلیل حرمت و احترامی که با راهاندازی این گود کشتی بین مردم محله و شهر پیدا کرده بودیم، افراد و خانوادههای بسیاری به ما مراجعه و مشکلاتشان را با ما مطرح و تقاضای کمک میکردند.
یکی برای خرج عروسی و جهیزیه دخترش مانده بود، دیگری برای پول اجاره خانهاش و یکی معطل پول بیمارستان بیمار بدحالش بود. ما نیز موارد را با دوستانمان و بزرگان گود مطرح و مراسم گلریزان برپا میکردیم.
بعد از پایان مسابقات، یکی از پهلوانهای پیشکسوت و ریشسفید به داخل گود میآمد. موضوع گرفتاری را مطرح میکرد و از تماشاچیان میخواست کمک کنند و مشکل آن بنده خدا را حل کنند. تماشاچیها نیز روی پیشکسوت را به زمین نمیانداختند و هرکس هر اندازهای درتوانش بود برای رفع مشکل فرد گرفتار کمک میکرد.
به گفته او بعضی وقتها پهلوانها و پیشکسوتهای گود، واسطه صلح طرفین یک دعوا میشدند. کمک برای آزادی زندانیان غیرعمد گرفتار در بند نیز بههمت شرکتکنندگان انجام میشد. بارها اتفاق افتاد که پهلوانها و آبروداران گود، واسطه بخشش و گذشت در قتلهای غیرعمد شدند و با کسب رضایت از خانواده مقتول، افراد دربند بسیاری آزاد شدند و به آغوش خانوادهشان بازگشتند.
گود کشتی مهدیآباد هر سال در ماه محرم و ایام عزاداری امامحسین (ع) و شبهای قدر با کمکهای نقدی خیران و شهروندان، چند دیگ غذای نذری برپا میکرد و این غذاها بین خانوادههای بیبضاعت محله و محلات حاشیه شهر توزیع میشد. یکی از دستههای باشکوه سینهزنی و زنجیرزنی بولوار توس، دسته عزاداران گود کشتی مهدیآباد بود.
شافعی میگوید: دسته سینهزنی پهلوانان که منسوب به گود کشتی شهدای بولوار توس بود، جمعیتی چندصدنفره از بهترین نوجوانان، جوانها و پهلوانان کوچهها و محلههای مختلف بولوار توس و شهر بود که به عشق شهید کربلا در این گود کشتی جمع میشدند و عزاداری میکردند. همین دسته عزادار روز ۲۲ بهمن هر سال در راهپیمایی عظیم این روز شرکت میکردند. همه این برکات و توفیقات بهخاطر گود کشتی بود که حالا تعطیل شده است.
پس از سالها فعالیت، شیوع کرونا در سال ۱۳۹۸ دامن گود کشتی مهدیآباد را نیز گرفت و بنا به دستور ستاد مقابله با گسترش کرونا، فعالیتهای گود تعطیل و راهاندازی دوباره آن به پایانیافتن کرونا موکول شد.
علی شافعی با اشارهبه تأثیر اجتماعی و فرهنگی تعطیلی گود کشتی میگوید: دلخوشی بسیاری از جوانها و نوجوانهای حاشیه شهر و بولوار توس مشهد، همین گود کشتی بود که با شیوع کرونا تعطیل شد و آنها بهدنبال سرگرمیهای دیگر رفتند.
بسیاری از این سرگرمیها عاقبت خوشی نداشت و افراد زیادی به دام اعتیاد و خلاف افتادند. جوانی داشتیم که در همین گود، کشتی میگرفت، اما حالا درگیر اعتیاد شده است و شبها داخل حصار همین گود با دیگر معتادان محله، شبش را صبح میکند. کرونا رفت، اما گود کشتی راهاندازی نشد و هنوز هم تعطیل است.
دکتر محمد یاری، وکیل گودکشتی مهدیآباد است. او از وقتی کرونا کمرنگ شده، با جدیت، پیگیر بازشدن گود کشتی مهدیآباد است. یاری با اشارهبه پیگیری موضوع راهاندازی و بازگشایی گود کشتی ازطریق مسئولان، میگوید: صاحب زمینهای این محدوده آستانقدس رضوی است و مردم این زمینها را صدساله از آن اجاره کرده بودند.
مالک زمینی نیز که گود در آن راهاندازی شد، همین کار را کرده بود؛ اما هنوز صدسال تمام نشده، آستان قدس رضوی اطراف گود را حصارکشی کرد. در ابتدا حرفی از پسگرفتن زمین نبود. گفتند گود را اصولی میسازند و تحویل مردم میدهند، اما همهچیز با این فرض که مردم بهدنبال تصاحب این ملک هستند و قصد سوءاستفاده دارند، تغییر کرد.
البته این برداشت صحیح نیست؛ مسئولان و دستاندرکاران این گود کشتی، همه متولد و بزرگشده محلات بولوار توس (مهدیآباد، بحرآباد، نوده و کوشک مهدی) هستند و هدف آنها برپایی و زندهنگهداشتن یک سنت ورزشی بومی و محلی به نام کشتی باچوخه است. اما مسئولان ورزشی آستان قدس رضوی این نیت را باور ندارند.
او ادامه میدهد: من حاضرم بهعنوان وکیل و نماینده گود کشتی با مسئولان آستانقدس مذاکره و این شبهه را برطرف کنم. در این زمینه، شورای اسلامی شهر مشهد قول مساعد داده است تا برای راهاندازی و تجهیز مجدد گود کشتی مهدیآباد، ۱۰ میلیاردتومان کمک کند. خوشبختانه مسئولان شهرداری مشهد و نمایندگان شورای شهر همیشه همراه و درکنار ما بودهاند.
یاری میافزاید: مسئولان ورزشی آستان قدس دو سال قبل قول دادند گود کشتی با روش استاندارد و مهندسی ساخته شود؛ حتی بنری دراینباره با تأکید ویژه بر ساخت و راهاندازی گودکشتی باچوخه در محل نصب کرده بودند و من هنوز عکس آن بنر را دارم. این گود کشتی با همراهی مسئولان، دوباره راهاندازی خواهد شد و بیشک تأثیر مثبت فرهنگی و اجتماعی آن صدها برابر بیشتر از هزینه مالی و مادی راهاندازی آن خواهد بود.